نیلوفر ابی

ساخت وبلاگ


آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست
گرم وآبی و پر از مهر ، به ما می خندد !
یا زمینی را که، دلش ازسردی شب های خزان
نه شکست و نه گرفت !
بلکه از عاطفه لبریز شد و
نفسی از سر امید کشید
ودر آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید
زیر پاهامان ریخت ،
تا بگوید که هنوز، پر امنیت احساس خداست !
ماه من غصه چرا !؟!
تو مرا داری و من
هر شب و روز ،
آرزویم ، همه خوشبختی توست !
ماه من ! دل به غم دادن و از یاس سخن ها گفتن
کارآن هایی نیست ، که خدا را دارند …
ماه من ! غم و اندوه ، اگر هم روزی، مثل باران بارید
یا دل شیشه ای ات ، از لب پنجره عشق ، زمین خورد و شکست،
با نگاهت به خدا ، چتر شادی وا کن
وبگو با دل خود ،که خدا هست ، خدا هست !
او همانی است که در تار ترین لحظه شب، راه نورانی امید
نشانم می داد …
او همانی است که هر لحظه دلش می خواهد ، همه زندگی ام ،
غرق شادی باشد ….
ماه من !
غصه اگر هست ! بگو تا باشد !
معنی خوشبختی ،
بودن اندوه است …!
این همه غصه و غم ، این همه شادی و شور
چه بخواهی و چه نه ! میوه یک باغند
همه را با هم و با عشق بچین …
ولی از یاد مبر،
پشت هرکوه بلند ، سبزه زاری است پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می خواند ،
که خدا هست ، خدا هست
و چرا غصه ؟ چرا !؟!

 

 

نیلوفر ابی...
ما را در سایت نیلوفر ابی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نیلوفر ابی yek بازدید : 1212 تاريخ : يکشنبه 14 خرداد 1391 ساعت: 23:07

گاه چون ماری دردل میخزد

وزهرخودرا آرام میریزد

گاه یک روز تمام چون کبوتری

برهرپنجره ات کزمیکندوخرده

نان میچیند

گاه ازدرون گلی خواب آلود بیرون میجهد

وچون یخ نمی برگلبرگ آن میدرخشد

وگاه حیله گرانه تورا

ازهرآنچه شاداست و آرام دورمیکند

گاه درآرشه ی ویولونی مینشیند

ودرنغمه ی غمگین آن هق هق میکند

وگاه زمانی که حتی نمیخواهی باورش کنی

درلبخندیک نفرجاخوش میکند

< آناآخماتووا >

 

 

نیلوفر ابی...
ما را در سایت نیلوفر ابی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نیلوفر ابی yek بازدید : 1321 تاريخ : يکشنبه 14 خرداد 1391 ساعت: 23:08